رمان حریر و اتش
نویسنده:مسیحه زادخو
ژانر:عاشقانه-هیجانی
تعداد صفحه:416
خلاصه:با بوسه ای که روی برهنگی شونه ام گذاشت و نوازش سر انگشتان ارسلان بود که از عالم خودم اومدم بیرون اصلا متوجه نشدم کی اومد پیشم نشست و داشت به آرومی رو کبودیای کمر بند پماد میزد … یکم کش سوتینمو داد بالا و گفت : – ایندفعه بد خوردی ؟ …
پشتم بهش بود و زمزمه کردم : – و این دفه دیگه بر نمیگردم اون خراب شده
سرشار از هیجان .. وماجرا عشقی متفاوت
نویسنده:عطیه جبلی ژانر:عاشقانه اجتماعی 150 صفحه
خلاصه:دانلود رمان دوران بابا جوابی نداد و حدس زدم الله اکبر نمازش رو گفته! اما مامان جوابِ سلامم رو ناکام نذاشت و حینی که کاسه رو رویِ میز می ذاشت گفت: علیکم حلیم از کجا؟! هوسِ شهاب! نه بابا؟! بلکه هوس هایِ شهاب سبب خیر شود! مامان خنده ی شیرینی سر داد و زیر لب ” پررو ” ای نثارم کرد!
رمان انتقام شیرین نویسنده: شیوا
خلاصه ی رمان:
دانلود رمان انتقام شیرین مهرشید دختریه از جنس خود ما . درد رو با تمام وجودش لمس کرده . پدرش رو از دست داده .و چون نمیتونه ثابت کنه این حادثه یک تصادف نبوده خودش دست به کار میشه و به دنبال انتقامش وارد خونه ای می شه که سرونوشتشو عوض میکنه . اون خونه ، خونه ی ضارب پدرشه و می فهمه از رقبای سرسختش هم هست .
نام رمان:فریبکار مرگ
نویسنده:آریانا عاشوری زاده ژانر:عاشقانه، پلیسی، معمایی
خلاصه:دانلود رمان فریبکار مرگ داستان درباره ی دختریست کہ مادرش او را به قیمت پانصد میلیون می فروشد ان دختر با هزار سختی فرار می کند و وارد گروهی جنایی می شود و حال در پی انتقام است انتقامی خونین من دختری هستم از جنس سنگ سنگی بدون نفوذ
رمان ارباب زاده مغرور من
نویسنده الهه اتش ژانر:عاشقانه-اربابی 250 صفحه
خلاصه :دانلود رمان ارباب زاده مغرور من اربابی از تبار سیاهی، قدرت و خشونت دختر ارباب دختری از جنس سکوت،آرامش،پاک،ساده و عاشق خدمتکار ارباب پسری از جنس سنگ و انتقام اما مهربون حالا این دختر قصه عاشق پسر قصه مون میشه و زمانی که ارباب متوجه میشه حالا چی در انتظار این دو نفر است…..: یسنا یسنا بیا ،دوباره رحیم افتاده به جون یکی تو رو خدا بیاحالا این دختر قصه عاشق پسر قصه مون میشه و زمانی که ارباب متوجه میشه حالا چی در انتظار این دو نفر است….
رمان اسطوره
نویسنده:پگاه ژانر: عاشقانه-اجتماعی تعداد صفحات:681
خلاصه:دانلود رمان اسطوره زیر باران…زیر شلاق های بی امان بهاره اش…ایستادم و چشم دوختم به ماشینهای رنگارنگ وسرنشین های از دنیا بی خبرشان…! دستم را به جایی بند کردم که مبادا بیفتم و بیش از این خردشوم…بیش از این له شوم…بیش از این خراب شوم …!صدای بوق ماشینها مثل سوهان…یا نه مثل تیغ !….یا نه از آن بدتر…مثل یک شمیشیر
نویسنده: Ava20 ژانر: ترسناک – تخیلى – هیجانى تعداد صفحه:242
این رمان جلد سوم دارد
خلاصه :سالها گذشت و گذشت تا رسید به زمانى که دوقلو ها بزرگ شدن ، بدون مادر و بدون پدر ، مثه یه انسان معمولى ! اما ! این دوقلو ها از تغییراتى که وجودشون کرده و میکنه ! متعجبن ! و این باعث میشه برن دنبال اینکه چرا الکى زخمى میشن ! یا چرا همیشه احساس میکنن دور برشون آدمایى هستن که اونا رو زیر نظر دارن ! کم کم این دو تا براى فهمیدن حقیقت میفهمن کین و زندگیشون کاملا از هم جدا میشه و …
نام رمان : شیطان یتیم
نویسنده : فاطمه موسوی (ایدا) ژانر : ترسناک ، معمایی
سخن نویسنده:رمان شیطان یتیم برگرفته شده از یک فیلمه که شاید دیده باشین .واقعا دلم می خواست یه رمان به همین سبک بنویسم .امیدوارم که خوشتون بیاد .
خلاصه :مینا و وحید بعد از اینکه سومین بچشون رو از دست دادن تصمیم گرفتن که کودکی رو به فرزندی بگیرن و راهی یتیم خونه می شن و اونجاها …
نویسنده: هدیه .الف ژانر: ترسناک تعداد صفحات : 466
خلاصه:همه چیز از یه شب شروع میشه. آن شبِ لعنتی! اتفاقاتی که اون شب لعنتی تو اون خونه دانشجویی برای چهار تا دختر و همخونهای داستان ما میافته… توی شبی که همه برای احضار روح بابای مونا دور هم شدن تا بتونن ازش سوال بپرسن: ”مامان مونا کجاست؟”مامانی که تو بچگی مونا رو تنها گذاشت و رفت…
نویسنده: Fatemeh.M ژانر:درام، ترسناک
خلاصه: فرزند خاموش داستان درباره دختری به نام مارال هست؛ که با اجاره کردن یه خونه با ترسناکترین لحظات زندگیش رو به رو میشه و حقایق وحشتناکی رو کشف میکنه. اون به این نتیجه میرسه که هیچ چیز، هیچوقت درست نمیشه…!
نویسنده : گرگینه های خاموش سیدمظفرحسینی ژانر: معمایی، ترسناک تعداد صفحات : 127
خلاصه: تاریکی، تاریکی محض، حمله اجنه به انسانها، انسانهای تسخیر شده، موجودات عجیب، چه اتفاقی درحال وقوع است؟ هیچکس نمیداند، آنهایی که میدانند مخفی شدهاند، ولی چند نفر گام برمیدارند، به سوی تاریکی، به سوی موجوداتی تهدید آمیز!
نویسنده:آمنه آبدار ژانر: عاشقانه ، اجتماعی تعداد صفحات:150
خلاصه:من نیازم یه دختر معمولی، مثل همه دخترا نه شیطونم نه زبون دراز، نه آرومم نه خجالتیمعمولی معمول و زندگیم حماقتای زیادی کردم، حماقتایی که مستقیم تو آینده ام تاثیر گذاشتنخودمو باختم، اسیر غم شدم؛ قضاوت شدم… آبروم؟! آبرویی واسم نموند، دیر فهمیدم که نباید خودمو ببازم، ولی بالاخره تونستم!
نویسنده شادی ژانر: عاشقانه،تخیلی،اجتماعی تعداد صفحه:300
خلاصه:همین طور که دهنش باز بود موهامو که بافته بودم کششو در آوردم و توی دهنش چپوندم.عصبانی کش رو بیرون آورد و از پنجره پرتش کرد بیرون وداد کشید:«تو چیکار کردی؟» خونسرد به پشتی صندلی تکیه دادم و گفتم:«کشمو توی ده نت کردم!»
نویسنده:فیروزه شیرازی ژانر: عاشقانه ، اجتماعی تعداد صفحات:264
خلاصه:روزی که دنیا آمدم، آسمان هم دلش گرفته بود. صدای رعد و برق، با فریادهای دردآلود مادرمهمنوایی میکرد. روزی که ابرها برای دنیا آمدنم، برای سرنوشت دختری که با درد و غم زاده شد، گریست. روزی که ورودم به این دنیا، آغازِ ستمهایی بود که روزگار بر سرم آوار کرد. گویا ناف وجودم را عجین شده
نویسنده:نیلو - ج ژانر: عاشقانه ، اجتماعی
خلاصه: چند وقت ایست حس پوچی دارم، حس مزخرف بودن،مزخرف بودن خودم، زندگی ام، روزگارم،حتی اطرافیانم هم، همه مزخرف شده اند.نه نه ببخشید، همه راخط زدم، دوباره مینویسم ، قلم در دست میگیرم که بنویسیم . اما چه بنویسم ؟همهی چیز چِرت شده اند، چه چیزی برا نوشتن دارم