مشخصات کتاب | |
نام رمان |
میخواهم دیوانه باشم |
نویسنده |
وی راد |
ژانر |
عاشقانه |
فرمت |
PDF-APK-EPUB |
مشخصات کتاب | |
نام رمان |
میخواهم دیوانه باشم |
نویسنده |
وی راد |
ژانر |
عاشقانه |
فرمت |
PDF-APK-EPUB |
مشخصات کتاب | |
نام رمان |
رکسانا |
نویسنده |
م.مودب پور |
ژانر |
عاشقانه-طنز-پایان تلخ |
فرمت |
PDF-APK-EPUB-JAR |
نام رمان: اربابم باش
نویسنده رمان: دنیا دوستی
ژانر: عاشقانه-اجتماعی-اربابی-بزرگسال-(+۱۸)
مطالعه به افراد ریر ۱۸ سال توصیه نمیشود
فرمت: PDF
نام رمان:قیام مردگان
نویسنده رمان: مهران
ژانر: ترسناک
تعداد صفحات رمان: 225
فرمت: pdf-apk
نام رمان : شبی نفرین شده
نویسنده : ارمیتا حسینی
ژانر : ترسناک ، معمایی، عاشقانه
فرمت APK-PDF
ژانر: عاشقانه ، اجتماعی ، اجباری
نویسنده رمان: کوثر شاهینی فر
تعداد صفحات رمان: ۶۸۳
فرمت: pdf
رمان یتیم خانه مرگ
نویسنده:نرگس زنده بودی
ژانر:ترسناک
تعداد صفحات:۲۱۳
فرمت:PDF
لینک دانلود
رمان سرنوشت هیلدا
نویسنده:شین.لام
ژانر:عاشقانه-اجتماعی
فرمت:APK-PDF-EPUUB
تعداد صفحات:۳۰۳
دانلود و اطلاعات بیشتر در ادامه مطلب
رمان : کابوس تاریک
نویسنده : صبا رستگار
ژانر : عاشقانه ، هیجانی ، ترسناک
تعداد صفحات : ۱۶۵
فرمت :APK-PDF-EPUB
رمان گندم مطالعه این رمان زیبا توصیه میشود
نویسنده:م.مودب پور
تعداد صفحات:570
ژانر:عاشقانه-اجتماعی-طنز-پایان تلخ
فرمت:pdf_epub_apk_jar
به همرا فایل زیپ شده حاوی کتاب صوتی
نویسنده:نرگس واثق
ژانر:عاشقانه-طنز-اجتماعی
تعداد صفحات:322
منبع:یک رمان
فرمت:PDF-APK-EPUB
نام رمان: نوتریکا (جلد اول)
نویسنده: sun daughter
ژانر: عاشقانه / پلیسی
تعداد صفحات:۵۰۵
خلاصه:داستان راجع به پسر کوچیک و دختر کوچیک یک خانواده است که با یک سری اتفاقات زندگی همه ی اعضا کمی دستخوش تغییراتی می شود…
نویسنده:مسیحه زاد خو
ژانر:عاشقانه اجتماعی 348 صفحه
خلاصه:عشقم! تمام وجودم !تو اشتباه کردی عشق پنهونمو با یه شب هوس زودگذر با مستی غیر قابل درکی به فنا دادی و زندگیمو سیاه کردی منو تباه هوای نفس پلیدخواسته هات کردی بی انصاف گناهم چی بود ؟مگه من چکار کردم که این طوری شد ؟دخترونه هامو پس بده …پس بده اگه میتونی پس بده …
رمان سایه اجبار
نویسنده:شیدا شفق ژانر:عاشقانه-اجتماعی
خلاصه رمان سایته اجبار:
النا وقتی می فهمه ایلیا سر عاشق کردن و دوست شدن با اون همراه همکلاسی های دانشگاهش شرط بسته همه چیزو در گذشته رها میکنه و سعی میکنه دیگه هرگز ایلیا را رو نبینه اما بی خبر از اینکه درست ۵ سال بعد قراره ایلیا زیر سایه ی اجبار دوباره وارد زندگی اون بشه..اونم به عنوان نامزدش!