مشخصات کتاب | |
نام کتاب: دوست دارم هرچی دارم پای تو میزارم نویسنده:اسماء |
ژانر:عاشقانه فرمت: pdf |
مشخصات کتاب | |
نام کتاب: دوست دارم هرچی دارم پای تو میزارم نویسنده:اسماء |
ژانر:عاشقانه فرمت: pdf |
مشخصات کتاب | |
نام رمان |
رمان درنده ولارینال (جلد سوم فرزندان آتش) |
نویسنده |
محیا |
ژانر |
ترسناک |
فرمت |
مشخصات کتاب | |
نام رمان |
حرم دل |
نویسنده |
فهیمه رحیمی |
ژانر |
عاشقانه اجتماعی |
فرمت |
PDF-APK-EPUB |
رمان بمیر
نویسنده:نرگس زنده بودی
ژانر ترسناک-عاشقانه
خلاصه:مــرگ!کلمه ایی که مو را به تن آدم سیخ میکند.
انتقام!تلافی!دختری که تقاص میدهد!
دختری که به پای گذشته اش میسوزد!اشتباهی درکودکی!
دنیای جوانیاش را ویران میکند!صدای زجههایش در خندههایی که بوی مرگ میدهد گم میشود!
آیا پونه از این سایه شوم رهایی مییابد؟!
نویسنده:یاسی
منبع:یک رمان
تعداد صفخه:552
ژانر:ترسناک-عاشقانه
خلاصه:زرد داستان دربارهی دختری به نام آذین هستش؛ آذین نقاشه و تا بیست سالگی زندگی نرمالی داره… اما طی تصادفی نمایشی و از قبل برنامه ریزی شده کشته میشه و وارد لِوِل تازهای از زندگی میشه و متوجه میشه اون کسی که تا به حال فکر میکرده نیست!
نویسنده: Fatemeh.M ژانر:درام، ترسناک
خلاصه: فرزند خاموش داستان درباره دختری به نام مارال هست؛ که با اجاره کردن یه خونه با ترسناکترین لحظات زندگیش رو به رو میشه و حقایق وحشتناکی رو کشف میکنه. اون به این نتیجه میرسه که هیچ چیز، هیچوقت درست نمیشه…!
نویسنده: تیم اورورک*مترجم:صبا ایمانی*ژانر:ترسناک هیجانی
خلاصه: شش ماه از برگشتن هادسون از رگد کوو میگذرد.
بعد از تعریف کردن وقایع رخ داده در رگد کوو برای مرکز فرماندهی، از آنجایی که حرفهایش را باور نکردند از کار معلق میشود.
زمانی که به دنبال نشانه ای از حضور خون آشام ها و ومپایرس ها میگشت، زنی مرموز او را برای حفاظت از دختر ۱۶ ساله اش کایلا از دست غریبه ای که در کمین اوست، استخدام میکند…
نویسنده رمان: الناز دادخواه*ژانر:ترسناک*تعدادصفحات:275
خلاصه رمان : همیشه به دنبال چیزهای مرموز و عجیب بود.
هیچ وقت ترس مانع کشف کردنش نمی شد.
دنبال هر رد و موضوع جالبی می رفت تا به نتیجه برسد.
همین موضوع ها سرنوشتش را عوض کرد و کنجکاوی بیش از حدش منجر به یک درد پایان ناپذیر شد.
دردی سخت و نفس گیر که از او یک آدم دیگر ساخت یک غریبه یک درنده…
رمان اسرار جنگل تاریک
نویسنده:Zohreh.s.p ژانر:ترسناک_هیجانی 73 صفحه
خلاصه: اسرار جنگل تاریک روی تخت جابجا شدم. به ساعت نگاه کردم؛ ده صبح بود. به سختی روی تخت نشستم.صدای آقای خرم می اومد؛ که داشت با مامان صحبت میکرد. رفتم سمت کمدم، شالم رو برداشتم؛ و سرم کردم. بلوزم رو مرتب کردم. در رو، بازکردم و؛ از اتاق رفتم بیرون. تازه به بالای راه پله
نویسنده : یاسمین.م ژانر: عاشقانه، اجتماعی، هیجان_انگیز و کمی جنایی
تعداد صفحات : 499
خلاصه :گلاره دختر تنها و افسرده ای است… گذشته ی تاریک و بدی دارد. آنقدر سیاه و زشت که سعی دارد فراموشش کند.بلاخره و همان طور که می خواهد یک اتفاق، زندگیش را عوض می کند و باعث می شود فرشته ی نجات و مرد زندگیش را پیدا کند …مردی که تنهاست، حتی از گلاره هم تنها تر … اما با تمام تنهایی هایش ، می شود نقطه ی شروعِ جاده ی زیبا و سرسبزی در کویر زندگیِ گلاره.همه چیز خوب نمی ماند و اتفاقاتی برایش می افتد. اتفاقاتی که گلاره را تا سر حد مرگ می ترساند…ترسِ از دست دادن دوباره ی همه چیزش…ترس از تکرارِ مکررات…!برای نجات دادن زندگیش تنها یک کار می کند؛اشتبـــــاه!🔸
نویسنده: سمیرا ژانر: عاشقانه-کلکلی
خلاصه :اتفاقات این داستان بخش بندی شده هر چی جلوتر بریم واضح تر میشه برای همین نمیشه زیاد در موردش توضیح داد چون داستان لو میره … این داستان در مورد دختری از قشر بسیار ضعیفه که به طریقی به کامپیوتر دسترسی پیدا میکنه و از طریق چت با رسا اشنا میشه و این وسط اتفاقاتی میفته که زندگیشو کلا عوض میکنه و تحت شعاع قرار میده و با عث میشه بزرگترین راز زندگشو بعد از 22 سال بفهمه …….پایان خوش
نام رمان : منحوس نویسنده : MINOO.M.N.X ژانر:ترسناک، معمایی تعداد صفحات : 146
خلاصه: امیرعلی، پسر نوزده ساله دانشجوی رشته ی حقوق، توی پنج سالگی مامانش خودکشی میکنه و با باباش به تهران میان. امیرعلی مثل باباش جنگیرم هست و اتفاقاتی توی خونه یا توی جنگیری براش میافته.
نویسنده:میر حسن محمدپور
ژانر:هیجانی-ترسناک
تعداد صفحه:100
خلاصه:کتاب پیش رو به ژانر وحشت با محتوای متافیزیک، از تقابل و ماجراهای متوالی انسان و جن پرده برمی دارد. دنیایی سرشار از هیجان و کنشهای خارق العاده.
رمان شلاق
خلاصهدر جلد قبل، شخصیت اصلی ما یعنی حِماسه ، تو یه تصادف چشماش رو از دست میده و حدود دو سال بعد، چشماش… رو پیوند میدن … ولی در کمال تعجب، اون چشما بنفش بودن
از اون موقع به بعد،اتفاق های عجیبی براش میوفته و در نهایت،میفهمه که اون چشما برای دختری به نام آنوهه بوده … یهدورگه از ازدواج یه جن وانسان … اَهرَمَن ها، که گروه جنای منفی بودن شروع به اذیت کردن حماسه میکننکه روح آنوهه باحماسه ارتباط برقرار میکنه …بهش میگه که همین کار ها رو اَهرَمَن ها با اون هم کردن … اونا پدر و مادر آنوهه رو کشتن و
حتی پدر خونده ومادر خونده آنوهه رو هم اذیت کردن … در نهایت آنوهه مجبور میشه به خواستشون تن بده یعنی آدم بکشه …
رمان رسوب
نویسنده : SunDaughter☼ کاربر انجمن نودهشتیا
تعداد صفحات پی دی اف: ۵۹۱
خلاصه: دختری از جنس دختران ۲۱ ساله … در آروزهای ۲۱ سالگی! در عمق جوانی ، پر از رویاهای تهی ! دختری همرنگ من … تو … و دیگران!
درفراز زندگی و فرود روزمرگی… در چنگ خاموش عشق یا هوس؟ شاید در عمق حسرت ! اسیر در چاک دهان ها ، بی فرهنگی ها !
در لفافه ی کلمات ، سفسطه ها … فلسفه ها … علت ها… معلول ها … رسم ها! در شکست پوچ خاطرات ! در مرز فرو دست سنت ها …طبقات … هوای نا ابد حرفها ، قول ها … در شمارش حضور و اولویت ها… اول بودن ها … دوم شدن ها …!سراب نمیشود… تمام نمیشود … فقط رسوب میشود !