مشخصات کتاب | |
نام رمان |
حرم دل |
نویسنده |
فهیمه رحیمی |
ژانر |
عاشقانه اجتماعی |
فرمت |
PDF-APK-EPUB |
مشخصات کتاب | |
نام رمان |
حرم دل |
نویسنده |
فهیمه رحیمی |
ژانر |
عاشقانه اجتماعی |
فرمت |
PDF-APK-EPUB |
نام رمان: در دام هوس
نویسنده رمان: دختر آفتاب(یاسمین.ظ)
ژانر: عاشقانه-هیجانی-بزرگسال-(+۱۸)
مطالعه به افراد ریر ۱۸ سال توصیه نمیشود
فرمت: PDF
نام رمان: اربابم باش
نویسنده رمان: دنیا دوستی
ژانر: عاشقانه-اجتماعی-اربابی-بزرگسال-(+۱۸)
مطالعه به افراد ریر ۱۸ سال توصیه نمیشود
فرمت: PDF
نام رمان : به رنگ خون
نویسنده : زهرا یونسی
ژانر : ترسناک ، فانتزی، عاشقانه
فرمت APK-PDF
رمان سایه اجبار
نویسنده:شیدا شفق ژانر:عاشقانه-اجتماعی
خلاصه رمان سایته اجبار:
النا وقتی می فهمه ایلیا سر عاشق کردن و دوست شدن با اون همراه همکلاسی های دانشگاهش شرط بسته همه چیزو در گذشته رها میکنه و سعی میکنه دیگه هرگز ایلیا را رو نبینه اما بی خبر از اینکه درست ۵ سال بعد قراره ایلیا زیر سایه ی اجبار دوباره وارد زندگی اون بشه..اونم به عنوان نامزدش!
رمان بمیر
نویسنده:نرگس زنده بودی
ژانر ترسناک-عاشقانه
خلاصه:مــرگ!کلمه ایی که مو را به تن آدم سیخ میکند.
انتقام!تلافی!دختری که تقاص میدهد!
دختری که به پای گذشته اش میسوزد!اشتباهی درکودکی!
دنیای جوانیاش را ویران میکند!صدای زجههایش در خندههایی که بوی مرگ میدهد گم میشود!
آیا پونه از این سایه شوم رهایی مییابد؟!
نویسنده:یاسی
منبع:یک رمان
تعداد صفخه:552
ژانر:ترسناک-عاشقانه
خلاصه:زرد داستان دربارهی دختری به نام آذین هستش؛ آذین نقاشه و تا بیست سالگی زندگی نرمالی داره… اما طی تصادفی نمایشی و از قبل برنامه ریزی شده کشته میشه و وارد لِوِل تازهای از زندگی میشه و متوجه میشه اون کسی که تا به حال فکر میکرده نیست!
نویسنده: Fatemeh.M ژانر:درام، ترسناک
خلاصه: فرزند خاموش داستان درباره دختری به نام مارال هست؛ که با اجاره کردن یه خونه با ترسناکترین لحظات زندگیش رو به رو میشه و حقایق وحشتناکی رو کشف میکنه. اون به این نتیجه میرسه که هیچ چیز، هیچوقت درست نمیشه…!
نویسنده:آمنه آبدار ژانر: عاشقانه ، اجتماعی تعداد صفحات:150
خلاصه:من نیازم یه دختر معمولی، مثل همه دخترا نه شیطونم نه زبون دراز، نه آرومم نه خجالتیمعمولی معمول و زندگیم حماقتای زیادی کردم، حماقتایی که مستقیم تو آینده ام تاثیر گذاشتنخودمو باختم، اسیر غم شدم؛ قضاوت شدم… آبروم؟! آبرویی واسم نموند، دیر فهمیدم که نباید خودمو ببازم، ولی بالاخره تونستم!
نویسنده شادی ژانر: عاشقانه،تخیلی،اجتماعی تعداد صفحه:300
خلاصه:همین طور که دهنش باز بود موهامو که بافته بودم کششو در آوردم و توی دهنش چپوندم.عصبانی کش رو بیرون آورد و از پنجره پرتش کرد بیرون وداد کشید:«تو چیکار کردی؟» خونسرد به پشتی صندلی تکیه دادم و گفتم:«کشمو توی ده نت کردم!»
نویسنده:فیروزه شیرازی ژانر: عاشقانه ، اجتماعی تعداد صفحات:264
خلاصه:روزی که دنیا آمدم، آسمان هم دلش گرفته بود. صدای رعد و برق، با فریادهای دردآلود مادرمهمنوایی میکرد. روزی که ابرها برای دنیا آمدنم، برای سرنوشت دختری که با درد و غم زاده شد، گریست. روزی که ورودم به این دنیا، آغازِ ستمهایی بود که روزگار بر سرم آوار کرد. گویا ناف وجودم را عجین شده
نویسنده: تیم اورورک*مترجم:صبا ایمانی*ژانر:ترسناک هیجانی
خلاصه: شش ماه از برگشتن هادسون از رگد کوو میگذرد.
بعد از تعریف کردن وقایع رخ داده در رگد کوو برای مرکز فرماندهی، از آنجایی که حرفهایش را باور نکردند از کار معلق میشود.
زمانی که به دنبال نشانه ای از حضور خون آشام ها و ومپایرس ها میگشت، زنی مرموز او را برای حفاظت از دختر ۱۶ ساله اش کایلا از دست غریبه ای که در کمین اوست، استخدام میکند…
نویسنده: تیم اورورک*مترجم:صبا ایمانی*ژانر:ترسناک هیجانی
خلاصه: هادسون پلیس تازه کار ۲۰ ساله ای است که بعد از تمام شدن دوره ی آموزشی اش به شهر متروک و دورافتاده ای به نام رگد کوو فرستاده میشود.شهری که زندگی اش را برای همیشه عوض میکند.او در طی تحقیقاتش درمورد قتل های مخوف زنجیره ای، نبش قبرها، و مفقود شدن مردم پی میبرد که زندگی خودش هم درخطر است.هادسون باید حقیقت را از زیر خاک بیرون کشیده و بفهمد چه کسی -یا چه چیزی- پشت این مرگ های وحشتناک است؟!
نویسنده: سمیرا ژانر: عاشقانه-کلکلی
خلاصه :اتفاقات این داستان بخش بندی شده هر چی جلوتر بریم واضح تر میشه برای همین نمیشه زیاد در موردش توضیح داد چون داستان لو میره … این داستان در مورد دختری از قشر بسیار ضعیفه که به طریقی به کامپیوتر دسترسی پیدا میکنه و از طریق چت با رسا اشنا میشه و این وسط اتفاقاتی میفته که زندگیشو کلا عوض میکنه و تحت شعاع قرار میده و با عث میشه بزرگترین راز زندگشو بعد از 22 سال بفهمه …….پایان خوش
نام رمان : منحوس نویسنده : MINOO.M.N.X ژانر:ترسناک، معمایی تعداد صفحات : 146
خلاصه: امیرعلی، پسر نوزده ساله دانشجوی رشته ی حقوق، توی پنج سالگی مامانش خودکشی میکنه و با باباش به تهران میان. امیرعلی مثل باباش جنگیرم هست و اتفاقاتی توی خونه یا توی جنگیری براش میافته.
نویسنده:میر حسن محمدپور
ژانر:هیجانی-ترسناک
تعداد صفحه:100
خلاصه:کتاب پیش رو به ژانر وحشت با محتوای متافیزیک، از تقابل و ماجراهای متوالی انسان و جن پرده برمی دارد. دنیایی سرشار از هیجان و کنشهای خارق العاده.
نام رمان:متاهل (جلد دوم)
نویسنده:سیده پریا حسینی
موضوع:عاشقانه
تعداد صفحات:815
منبع:یک رمان
خلاصه:به ظاهر همه چیز آرومه؛ اما حقیقتی که به دروغ برای دو خواهر عاشق داستان تعریف شده، سرباز میکنه. چند خانواده به تلاطم افتاده و توی این هیاهو، ثمرههای عشقشون به زندگی اونا اومده و عاجزانه به دنبال راهی برای خوشبختی هستن. توجه: این رمان جلد دوم رمان متاهل هستش؛ اگه جلد اول رو بخونین، راحتتر میتونین موضوع جلد دوم رو درک کنید.
رمان : زمزمه های مرموز عشق
نویسنده : سمیرا ۱۰۰۰
ژانر : عاشقانه
تعداد صفحات : ۸۶
خلاصه رمان زمزمه های مرموز عشق :
در مورد یه دختر ساده اس دختری که تو زندگیش هیچ عشقی رو تجربه نکرده فقط محبت پدر و مادرشو میخواد ولی دریغ از این محبت به هر حال وارد دانشگاه میشه و با دختری به اسم شیرین اشنا مییشه و این شیرین خانم دختر پر شر و شوریه که میخواد هستی رو از لاک خودش دربیاره واسه همین اونو به جشن تولدش دعوت میکنه و هستی هم با هزار ضرب و زور بالاخره به این جشن میره ولی اتفاقی میفته که مسیر زندگی هستی رو کاملا عوض میکنه و پدر و مادرشو یه جورایی از دست میده ولی تازه واردی وارد زندگیش میشه که با قضا و قدر اومده حالا باید دید این اقا شهاب دختر قصه ی ما رو تا کجاها میکشونه …
رمان شلاق
خلاصهدر جلد قبل، شخصیت اصلی ما یعنی حِماسه ، تو یه تصادف چشماش رو از دست میده و حدود دو سال بعد، چشماش… رو پیوند میدن … ولی در کمال تعجب، اون چشما بنفش بودن
از اون موقع به بعد،اتفاق های عجیبی براش میوفته و در نهایت،میفهمه که اون چشما برای دختری به نام آنوهه بوده … یهدورگه از ازدواج یه جن وانسان … اَهرَمَن ها، که گروه جنای منفی بودن شروع به اذیت کردن حماسه میکننکه روح آنوهه باحماسه ارتباط برقرار میکنه …بهش میگه که همین کار ها رو اَهرَمَن ها با اون هم کردن … اونا پدر و مادر آنوهه رو کشتن و
حتی پدر خونده ومادر خونده آنوهه رو هم اذیت کردن … در نهایت آنوهه مجبور میشه به خواستشون تن بده یعنی آدم بکشه …