رمان حریر و اتش
نویسنده:مسیحه زادخو
ژانر:عاشقانه-هیجانی
تعداد صفحه:416
خلاصه:با بوسه ای که روی برهنگی شونه ام گذاشت و نوازش سر انگشتان ارسلان بود که از عالم خودم اومدم بیرون اصلا متوجه نشدم کی اومد پیشم نشست و داشت به آرومی رو کبودیای کمر بند پماد میزد … یکم کش سوتینمو داد بالا و گفت : – ایندفعه بد خوردی ؟ …
پشتم بهش بود و زمزمه کردم : – و این دفه دیگه بر نمیگردم اون خراب شده
سرشار از هیجان .. وماجرا عشقی متفاوت