رمان اسطوره
نویسنده:پگاه ژانر: عاشقانه-اجتماعی تعداد صفحات:681
خلاصه:دانلود رمان اسطوره زیر باران…زیر شلاق های بی امان بهاره اش…ایستادم و چشم دوختم به ماشینهای رنگارنگ وسرنشین های از دنیا بی خبرشان…! دستم را به جایی بند کردم که مبادا بیفتم و بیش از این خردشوم…بیش از این له شوم…بیش از این خراب شوم …!صدای بوق ماشینها مثل سوهان…یا نه مثل تیغ !….یا نه از آن بدتر…مثل یک شمیشیر
نویسنده: Ava20 ژانر: ترسناک – تخیلى – هیجانى تعداد صفحه:242
این رمان جلد سوم دارد
خلاصه :سالها گذشت و گذشت تا رسید به زمانى که دوقلو ها بزرگ شدن ، بدون مادر و بدون پدر ، مثه یه انسان معمولى ! اما ! این دوقلو ها از تغییراتى که وجودشون کرده و میکنه ! متعجبن ! و این باعث میشه برن دنبال اینکه چرا الکى زخمى میشن ! یا چرا همیشه احساس میکنن دور برشون آدمایى هستن که اونا رو زیر نظر دارن ! کم کم این دو تا براى فهمیدن حقیقت میفهمن کین و زندگیشون کاملا از هم جدا میشه و …
نام رمان : شیطان یتیم
نویسنده : فاطمه موسوی (ایدا) ژانر : ترسناک ، معمایی
سخن نویسنده:رمان شیطان یتیم برگرفته شده از یک فیلمه که شاید دیده باشین .واقعا دلم می خواست یه رمان به همین سبک بنویسم .امیدوارم که خوشتون بیاد .
خلاصه :مینا و وحید بعد از اینکه سومین بچشون رو از دست دادن تصمیم گرفتن که کودکی رو به فرزندی بگیرن و راهی یتیم خونه می شن و اونجاها …
نویسنده: هدیه .الف ژانر: ترسناک تعداد صفحات : 466
خلاصه:همه چیز از یه شب شروع میشه. آن شبِ لعنتی! اتفاقاتی که اون شب لعنتی تو اون خونه دانشجویی برای چهار تا دختر و همخونهای داستان ما میافته… توی شبی که همه برای احضار روح بابای مونا دور هم شدن تا بتونن ازش سوال بپرسن: ”مامان مونا کجاست؟”مامانی که تو بچگی مونا رو تنها گذاشت و رفت…
نویسنده: Fatemeh.M ژانر:درام، ترسناک
خلاصه: فرزند خاموش داستان درباره دختری به نام مارال هست؛ که با اجاره کردن یه خونه با ترسناکترین لحظات زندگیش رو به رو میشه و حقایق وحشتناکی رو کشف میکنه. اون به این نتیجه میرسه که هیچ چیز، هیچوقت درست نمیشه…!
نویسنده : گرگینه های خاموش سیدمظفرحسینی ژانر: معمایی، ترسناک تعداد صفحات : 127
خلاصه: تاریکی، تاریکی محض، حمله اجنه به انسانها، انسانهای تسخیر شده، موجودات عجیب، چه اتفاقی درحال وقوع است؟ هیچکس نمیداند، آنهایی که میدانند مخفی شدهاند، ولی چند نفر گام برمیدارند، به سوی تاریکی، به سوی موجوداتی تهدید آمیز!
نویسنده:آمنه آبدار ژانر: عاشقانه ، اجتماعی تعداد صفحات:150
خلاصه:من نیازم یه دختر معمولی، مثل همه دخترا نه شیطونم نه زبون دراز، نه آرومم نه خجالتیمعمولی معمول و زندگیم حماقتای زیادی کردم، حماقتایی که مستقیم تو آینده ام تاثیر گذاشتنخودمو باختم، اسیر غم شدم؛ قضاوت شدم… آبروم؟! آبرویی واسم نموند، دیر فهمیدم که نباید خودمو ببازم، ولی بالاخره تونستم!
نویسنده شادی ژانر: عاشقانه،تخیلی،اجتماعی تعداد صفحه:300
خلاصه:همین طور که دهنش باز بود موهامو که بافته بودم کششو در آوردم و توی دهنش چپوندم.عصبانی کش رو بیرون آورد و از پنجره پرتش کرد بیرون وداد کشید:«تو چیکار کردی؟» خونسرد به پشتی صندلی تکیه دادم و گفتم:«کشمو توی ده نت کردم!»
نویسنده:فیروزه شیرازی ژانر: عاشقانه ، اجتماعی تعداد صفحات:264
خلاصه:روزی که دنیا آمدم، آسمان هم دلش گرفته بود. صدای رعد و برق، با فریادهای دردآلود مادرمهمنوایی میکرد. روزی که ابرها برای دنیا آمدنم، برای سرنوشت دختری که با درد و غم زاده شد، گریست. روزی که ورودم به این دنیا، آغازِ ستمهایی بود که روزگار بر سرم آوار کرد. گویا ناف وجودم را عجین شده
نویسنده:نیلو - ج ژانر: عاشقانه ، اجتماعی
خلاصه: چند وقت ایست حس پوچی دارم، حس مزخرف بودن،مزخرف بودن خودم، زندگی ام، روزگارم،حتی اطرافیانم هم، همه مزخرف شده اند.نه نه ببخشید، همه راخط زدم، دوباره مینویسم ، قلم در دست میگیرم که بنویسیم . اما چه بنویسم ؟همهی چیز چِرت شده اند، چه چیزی برا نوشتن دارم
نویسنده: تیم اورورک*مترجم:صبا ایمانی*ژانر:ترسناک هیجانی
خلاصه: شش ماه از برگشتن هادسون از رگد کوو میگذرد.
بعد از تعریف کردن وقایع رخ داده در رگد کوو برای مرکز فرماندهی، از آنجایی که حرفهایش را باور نکردند از کار معلق میشود.
زمانی که به دنبال نشانه ای از حضور خون آشام ها و ومپایرس ها میگشت، زنی مرموز او را برای حفاظت از دختر ۱۶ ساله اش کایلا از دست غریبه ای که در کمین اوست، استخدام میکند…
نویسنده: تیم اورورک*مترجم:صبا ایمانی*ژانر:ترسناک هیجانی
خلاصه: هادسون پلیس تازه کار ۲۰ ساله ای است که بعد از تمام شدن دوره ی آموزشی اش به شهر متروک و دورافتاده ای به نام رگد کوو فرستاده میشود.شهری که زندگی اش را برای همیشه عوض میکند.او در طی تحقیقاتش درمورد قتل های مخوف زنجیره ای، نبش قبرها، و مفقود شدن مردم پی میبرد که زندگی خودش هم درخطر است.هادسون باید حقیقت را از زیر خاک بیرون کشیده و بفهمد چه کسی -یا چه چیزی- پشت این مرگ های وحشتناک است؟!
نویسنده رمان: الناز دادخواه*ژانر:ترسناک*تعدادصفحات:275
خلاصه رمان : همیشه به دنبال چیزهای مرموز و عجیب بود.
هیچ وقت ترس مانع کشف کردنش نمی شد.
دنبال هر رد و موضوع جالبی می رفت تا به نتیجه برسد.
همین موضوع ها سرنوشتش را عوض کرد و کنجکاوی بیش از حدش منجر به یک درد پایان ناپذیر شد.
دردی سخت و نفس گیر که از او یک آدم دیگر ساخت یک غریبه یک درنده…
رمان اسرار جنگل تاریک
نویسنده:Zohreh.s.p ژانر:ترسناک_هیجانی 73 صفحه
خلاصه: اسرار جنگل تاریک روی تخت جابجا شدم. به ساعت نگاه کردم؛ ده صبح بود. به سختی روی تخت نشستم.صدای آقای خرم می اومد؛ که داشت با مامان صحبت میکرد. رفتم سمت کمدم، شالم رو برداشتم؛ و سرم کردم. بلوزم رو مرتب کردم. در رو، بازکردم و؛ از اتاق رفتم بیرون. تازه به بالای راه پله
نویسنده: ال.جی.اسمیت تعداد صفحات: ۱۲۶ ژانر:ترسناک
خلاصه:پاپی دختری شانزده ساله است که برادری دوقلو به اسم فیلیپ دارد و دختری بسیار شاد و سرزنده است که در 5 سالگی وقتی تعدادی از بچه های بزرگتر جیمز رو اذیت می کردند به کمکش می ره و از او اون موقع، پاپی و جیمز بهترین دوستان هم هستند اما در اولین روز تعطیلات تابستانی متوجه می شن که پاپی سرطان داره و خیلی زود قراره بمیره و ...
نویسنده : یاسمین.م ژانر: عاشقانه، اجتماعی، هیجان_انگیز و کمی جنایی
تعداد صفحات : 499
خلاصه :گلاره دختر تنها و افسرده ای است… گذشته ی تاریک و بدی دارد. آنقدر سیاه و زشت که سعی دارد فراموشش کند.بلاخره و همان طور که می خواهد یک اتفاق، زندگیش را عوض می کند و باعث می شود فرشته ی نجات و مرد زندگیش را پیدا کند …مردی که تنهاست، حتی از گلاره هم تنها تر … اما با تمام تنهایی هایش ، می شود نقطه ی شروعِ جاده ی زیبا و سرسبزی در کویر زندگیِ گلاره.همه چیز خوب نمی ماند و اتفاقاتی برایش می افتد. اتفاقاتی که گلاره را تا سر حد مرگ می ترساند…ترسِ از دست دادن دوباره ی همه چیزش…ترس از تکرارِ مکررات…!برای نجات دادن زندگیش تنها یک کار می کند؛اشتبـــــاه!🔸