[قسمت 01] – [لینک کمکی] [قسمت 02] – [لینک کمکی]
[قسمت 03] – [لینک کمکی] [قسمت 04] – [لینک کمکی]
[قسمت 05] – [لینک کمکی] [قسمت 06] – [لینک کمکی]
[قسمت 07] – [لینک کمکی] [قسمت 08] – [لینک کمکی]
[قسمت 09] – [لینک کمکی] [قسمت 10] – [لینک کمکی]
[قسمت 11] – [لینک کمکی] [قسمت 12] – [لینک کمکی]
[قسمت 13] – [لینک کمکی] [قسمت 14] – [لینک کمکی]
نام رمان : عروس شیطان
نویسنده : مهدیه احمدی کاربر انجمن یک رمان
ژانر: تخیلی، ترسناک
تعداد صفحات : 120
خلاصه: در میان جمعیت شیاطین و انسانهای انساننما، من آن ادمی بودم که اسیر شیطان و شیطان زادهها شدم. مرا به انتخاب خودم نیاوردند، مرا برای هیچ به اینجا اوردند و میخواهند از فرزند من و شیطان، فرمانروای جهان را آموزش دهند، اما نمیدانند خدایی این میان هست، که اگر برای لحظهای نخواهد، این جمعیت همه نیست میشوند. چه خیال خامی، فرمانروایی شیطان بر زمین!
رمان نیسان
نویسنده:ترمه
ژانر:ترسناک
خلاصه:
دانلود رمان نسیان رمانی تخیلی و ترسناک مخصوص مطالعه کننده گان رمان های ترسناک جن در لغت به معنای پوشیدگی و پنهانی است. جن نام دسته ای از موجودات فراطبیعه است اعتقاد اسلام براین است که وجودش از آتش بدون دوداست.قلمروی جمشیدوسلیمان اولین قلمروهایی بودن که برجن وشیاطین حکومت میکردن.
رمان رسوب
نویسنده : SunDaughter☼ کاربر انجمن نودهشتیا
تعداد صفحات پی دی اف: ۵۹۱
خلاصه: دختری از جنس دختران ۲۱ ساله … در آروزهای ۲۱ سالگی! در عمق جوانی ، پر از رویاهای تهی ! دختری همرنگ من … تو … و دیگران!
درفراز زندگی و فرود روزمرگی… در چنگ خاموش عشق یا هوس؟ شاید در عمق حسرت ! اسیر در چاک دهان ها ، بی فرهنگی ها !
در لفافه ی کلمات ، سفسطه ها … فلسفه ها … علت ها… معلول ها … رسم ها! در شکست پوچ خاطرات ! در مرز فرو دست سنت ها …طبقات … هوای نا ابد حرفها ، قول ها … در شمارش حضور و اولویت ها… اول بودن ها … دوم شدن ها …!سراب نمیشود… تمام نمیشود … فقط رسوب میشود !
رمان رقاصه نفرت
نویسنده *نغمه -ریحانه اسدی -فریال
تعداد صفحات: 120
خلاصه :داستان درباره یک دختر کنجکاو وشاده که به تازه گی شده خبر نگار یک مجله معروف شده ..زندگی اروم ودلنشینی داره ولی هیچ وقت یک زندگی خوب مطلق نمی مونه ..دختری که ایدز میگیره ونفرت تموم وجودشو پر میکنه ..اتش خشم کینه ونفرت مثل درختی سراسر وجودشو پر میکنه…. جوری که وجودش پر از انتقام میشه و…..
یک رمان سراسر هیجانی رو داریم ..حوصلحه کنید وبخونید …پایانش خوشه
ژانر : اجتماعی … عاشقانه ..هیجانی ..
رمان عشق شفق
نوشته: زهرا.م کاربر انجمن نودهشتیا
تعداد صفحات: ۳۹۸
🚫🚫 رده سنی +١٨
خلاصه:ماجرا درمورد یه زن مطلقه است به اسم شفق که چند سالی از طلاقش گذشته و شوهرش بهش *** کرده و متأسفانه بطور کامل از زندگی شفق بیرون نرفته… با ورود پسرخاله از فرنگ برگشته و خواستگاری خاله اش از شفق همه چیزبهم میریزه وبدتر از همه اینکه خانواده شفق جواب مثبت دادن در حالی که شفق خودش عاشق مردیه به اسم مهراب.
شفق هیچ راه فراری از این نامزدی نداره… اما اتفاقی میفته که همه رو شوکه میکنه و….
داستان از زبون شفق گفته میشه وگه گاه از زبون پسر خاله شفق یعنی شاهین
رمان نه دیگه نمی بخشم
به قلم :نازنین آقایی
تعداد صفحات: 181
خلاصه رمان:من را شراره نام نهاده اند … زیرا پدرم اعتقاد داشت با شراره های آتش وجودم در هنگام تولد زندگیش را به آتش کشیده ام … من را شراره صدا زدند خواهر و برادری که مگسان دور شیرینی بودند و هرچه پدر میگفت گوش می نهادند من شراره بودم و آنها برای خاموش کردن شعله های درونم با نفرت و آزارهایشان آبی می شدند بر روی آتش وجودم …. حال مردی میگوید با شراره های عشق شعله کشیدم وجودش را مردی که خود خاکسترم کرد و چیزی از من باقی نگذاشت
رمان بی همسرای
نوشته: saharparichehr کاربر نودهشتیا
تعداد صفحات: 302
خلاصه: داستان زندگی چند زن و مشکلات به وجود آمده از ازدواج آنها. ازدواج هایی که عادی نبوده و زندگی رو برای زنهای داستان سخت کرده.
حالا باید این زنها گلیم خودشون رو از آب بکشند بیرون که بعضی هاشون تنهان و بعضی هاشون هم شاید کسی رو داشته باشند اما….پایان خوش
پ.ن: برداشتی آزاد از زندگی واقعی چند زن…
رمان دو تخس شیطون
نویسنده : Kiyana.rp
تعداد صفحات : 35
منبع: کانال کافه تک رمان
خلاصه:یه اتفاق مگه میتونه زندگی ادماروعوض کنه؟یه کل کل مگه میتونه به عشقی سوزان وصل بشه؟؟ تنفر؟عشق؟مگه میشه؟ این داستان داستان تنفری،که به عشقی سوزان تبدیل شد،دوتخسی که عاشق شدن دوتخسی که یکی عاشق بود یکی به عشق اعتقاد نداشت ولی بلاخره هردوگرفتارحصارعشق شدن ولی همه چیز اونطوری که فکر می کردن پیش نرفت و.... .
رمان آخرین بوسه
نوشته: مهسا۹۳
تعداد صفحات: 500
خلاصه:آروشا راد دختری شر و شیطونه که سختی های روزگار توی دوران کودکیش نتونست این روحیش رو ازش بگیره
تا اینکه خودخواهانه دل یه عاشق رو میشکنه ، ماه ها و روز ها میگذرن و` آه` عاشق گریبانشو میگیره ، کسانی سر راهش قرار میگیرن که برخی زندگیش رو سخت تر و پر فراز و نشیب میکنن و برخی راه رو براش هموار میکنن و عشقی که فراغ چندین ساله رو به همراه داره و در نهایت آخرین ***…. آروشا چگونه با این سختی ها مقابله میکنه؟…